پرش به محتوا

داستان او

دکتر سید کمال حسینی در اواخر فصل گرم تابستان ۱۳۴۲ در خانواده ای سنتی، شلوغ و مذهبی در خیابان شوش تهران بدنیا آمد

او در کنار پدری جسور و پرقدرت که متولد مشهد بود و سواد آکادمیک نچندان بالایی داشت بزرگ شد، پدر او در حرفه تولید لوازم خانگی بسیار موفق بود و در کارخانه ای که درچهارراه سیروس قرارداشت به تولید سماور با برند دولوکس حسینی مشغول به کار بود، اوهمچنین موفق به کسب نمایندگی شرکت وستینگ هاوس از کشور آمریکا شد

دکتر حسینی دوران ابتدایی و راهنمایی خود را در مدارس دولتی گذراند و دوره دبیرستان را دراوج انقلاب اسلامی در مدرسه ملی شهریار قلهک آغاز کرد، سال دوم دبیرستان بود که انقلاب به پیروزی رسید

حدودا یکسال بعد، شهریورماه ۱۳۵۸ بود که فعالیتهای اجتماعی، ملی و عقیدتی خود را به عنوان نوجوانی پرشور و پر انگیزه با عضویت در کمیته امداد امام خمینی آغاز کرد. در یکی از ماموریت های ابلاغ شده موظف شدند در گروهی سه نفره به منظور کمک رسانی عازم کردستان شده که از آنجا ابتدا به پاوه و سپس به سنندج رسیدند. سفری عجیب و پر از اتفاقات دردناک. سفر اسارت در جاده سقز- مریوان به دست نیروهای جدایی طلب کومله و دموکرات

بعد از آزاد شدن از بند اسارت دوباره مشغول به تحصیل میشود و میتواند سوم دبیرستان را به پایان برساند، سال چهارم را میگذراند که جنگ آغاز میشود. با عشقی که به مردم و وطنش داشت، جسارتی که از پدر به ارث برده و خانواده ای که همراه و کنارش بودند توانست ۲۷ آبانماه ۱۳۵۹ از طریق کمیته چیذر به جبهه اعزام شده تا از هر آنچه خاک و جان مردمش را تهدید میکرد دفاع کند

زندگی ادامه داشت و جنگ نیز هم، در این میان بود که در سال ۱۳۶۰ با حضور جناب حجت الاسلام مهدی کروبی که از آشنایان و همسایگان قدیمیشان بود، صیغه محرمیت بین او و همسرش جاری و به طور رسمی نامزد میکند. در این میان او هنوز مشغول تحصیل است، بله درست شنیدید هم میجنگید، هم درس میخواند و هم تشکیل خانواده داد و سرانجام در سال ۱۳۶۱ توانست تنها با یکسال تاخیر دیپلمش را گرفته و دوره متوسطه را به اتمام برساند

سوابق

لطفا برای آگاهی بیشتر از سوابق دکتر سید کمال حسینی به لینک زیر مراجعه فرمایید